وضعیت جنبش زنان کورد در شرق کوردستان

در شرق کوردستان شواهد بسیاری دال بر تبعیض ها, محرومیت ها و خشونت ها بر علیه زنان وجود دارد که رژیم ایران با برنامه ریزی از پیش تعیین شده به صورت سیستماتیک این وضعیت را برای زنان در این منطقه ایجاد کرده است که گاها میشود به ان از نسل کشی سیستماتیک نام برد.
عملکردهای بسیاری از تبعیض های سیاسی ناشی از ستم ملی و تبعیض و خشونت دولتی به چشم میخورد که عرصه را بر زنان کورد تنگ تر کرده است .
بر همگان آشکار است که محرومیت و فقر نماد اقتصاد در کردستان تحت اشغال ایران می باشد و هر روزه نیز این عوامل بر جامعه کورد غالب تر می شوند, همچنین باید بر این اصل تاکید کرد که در جوامع جهان سومی که قربانیان اصل محرومیت و عقب ماندگی زنان هستند, زنانی که از ابتدایی ترین امکانات و حقوق شهروندی بی بهره هستند و از نبود امکانات در تمامی زمینه های تحصیلی, بهداشتی رفاهی و اجتماعی و همچنین وضعیتهای نابرابر دستمزد و کار و … رنج میبرند.
زنانی که در نبود مکان مناسب تحصیل مانند دختران مدرسه شین آباد که بر اثر کمبود امکانات گرمایشی دچار سوختگی ها و معلولیت های جسمی شدند.
زنانی که برای امرار معاش با مشکلات کولبری دست به گریبان هستند و روزانه شاهد از دست دادن و معلولیت همسران یا برادران خود هستند.
زنانی که در شهرهای مرزی با وجود گذشت سالها از جنگ همچنان قربانی مین می شوند و یا اعضای خانواده و فرزندان خود را از دست می دهند.
آری نیمی از زنان کورد به صورت مستقیم درگیر آسیب های اجتماعی ناشی از سیاست های جمهوری اسلامی ایران هستند و نیمی دیگر به صورت غیر مستقیم با مشکلات بی شمار دیگری که ناشی از بیکاری و وضعیت بد اقتصادی و همچنین در حاشیه ماندن جوانان و زنان مواجه هستند که منجر به ازدواج در سنین پایین, آمار بالای طلاق, اعتیاد و هزاران آسیب اجتماعی دیگر را شامل می شود.
پس از تمام این تفاسیر باید بر سرکوب و برخورد قهریه حکومت با تمامی مخالفین زن و فعالین مدنی کورد در شرق کوردستان تاکید دو چندان کرد. زنان جامعه شرق کوردستان علاوه بر تمامی ستم ها و تبعیض های اجتماعی از جانب حکومت خشونت سیاسی را نیز تجربه می کنند. خشونتی که زنان را از تاسیس NGO و تمامی نهادهای مدنی به خصوص در حوزه زنان محروم داشته و هر فعالیتی در کردستان “جرم امنیتی و سیاسی” شناخته شده و به مثابه ی “اقدام علیه امنیت ملی ” و “مسائل امنیتی” با آن برخورد می شود.
لازم به ذکر است که با تمام سختگیری ها و قوانین ضد انسانی حکومت ایران , زنان کورد از جنبش رهایی بخش خود کوتاه نیامده و همواره برای مبارزه هم دست به قلم برده اند و هم دست به اسلحه.
بدون شک جنبش زنان کورد در مقایسه با دیگر جنبش های زنان که در ایران به فعالیت سیاسی و مدنی میپردازند وضعیتی بسیار دشوار تر و پیچیده تری دارد, زنان کورد علاوه بر مبارزه برای احقاق حقوق و برابری جنسیتی خود که هدف مشترک تمامی جنبش های زنانه در ایران است باید برای حقوق اولیه خود در جبهه های اقلیت مذهبی, اقلیت ملیتی و ضدیت با آسیلاسیون و دیگر خواسته های خود در جدال باشند.
این جنبش امروزه همه گیر و سراسری است, در اینجا منظور صرفا جنبش فعالیت در حوزه حقوق زنان نیست و تمامی زنانی که به نوعی به قوانین متحجرانه جمهوری اسلامی “نه” می گویند را شامل می شود. حکومت مستبد و مذهبی حاکم بر ایران کلیه ی مبارزات و خواست های مدنی را نوعی کنش ضد امنیت ملی می داند و با تمام قوا سعی میکند که جنبش رهایی بخش و ملی مردم کوردستان ایستادگی کند و ان را سرکوب کند, در این برهه ی زمانی حتی تدریس زبان مادری برای جامعه ی کوردستان ممنوع است و اگر فعالیتی برای پیشبرد این موضوع صورت گیرد بر اساس نظر حکومت تئوکراتیک حاکم اقدام علیه امنیت ملی محسوب خواهد شد. زهرا محمدی معلم کورد نمونه ی بسیار بارزی است که تنها به دلیل تدریس زبان کوردی به اتهام تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی به ١٠ سال حبس محکوم شد.
حکومت جمهوری اسلامی ایران حتی با وضع قوانین سختگیرانه در مورد پوشش زنان کورد سعی بر کاهش استفاده از لباس های سنتی و رنگی کوردی در اماکن عمومی دارد زیرا پوشش زنان کورد را مغایر با حجاب رسمی و مورد تایید خود برای همسان سازی سیستماتیک ملت های استعمار شده می داند, لازم به ذکر است که پوشش های رنگارنگ زنان کورد ریشه ی فرهنگی هزارن ساله ملت کورد می باشد که با تمهیدات حکومت از پوشیدن لباس های سنتی زنانه در اماکن عمومی, مدارس, ادارات و ارگانهای دولتی به شدت خودداری می شود. حکومت جمهوری اسلامی به شکل بسیار سختگیرانه سعی در جایگزین کردن فرم و لباس مد نظر خود به جای لباس های سنتی کوردی با وضع قوانین سختگیرانه می باشد. اما زنان کورد با به تن کردن لباس سنتی خود در محافل و اجتماعات به شکلی سمبلیک دست به مبارزات مدنی می زنند و سعی دارند با نوع پوشش خود به مبارزه علیه یکسان سازی سیستماتیک و گفتن نه به جمهوری اسلامی ایران بپردازند.


در کشوری که قوانین ارتجاعی حاکمیت موجبات افزایش روز افزون اعدام, شکنجه, زندان, تجاوز, اعتیاد, سانسور عقیدتی, اسید پاشی به صورت زنان به دلیل رعایت نکردن قوانین حجاب مورد تایید حکومت اسلامی, فقر و بیکاری و تن فروشی شده است کوچکترین فعالیت در حوزه زنان در جهت مخالفت با سیاست های جمهوری اسلامی جرم تلقی می شود و بخشی از جنبش زنان محسوب می شود.
چنین به نظر میرسد که حکومت کاملا آگاه به اهمیت نقش زنان کورد می باشد و افزایش جنبش, مبارزات و نافرمانی های مدنی زنان کورد را مشکلی اساسی در کنترل قوانین حذف ملیت کوردی میداند.
زنان کورد با درایت فراوان سالهاست که با اندیشیدن و راه های خلاقانه کنش های اعتراضی سعی در ایجاد مبارزات بسیار کارسازی در جهت رسیدن به انقلاب نوینی در منطقه خاورمیانه داشته اند. بی شک با حذف قوانین ارتجاعی علیه زنان در شرق کوردستان به سکوی مبارزات علنی باز خواهد گشت و اینده از ان حکومت دیکتاتوری اسلامی و ایرانی نخواهد بود و امید می رود زنان کورد پس از سالها مبارزات مسلحانه، فرهنگی و مدنی در آینده ای نه چندان دور به خاستگاه و جایگاه اصلی که لایق آن هستند برسند و نقش بسزایی در جهت پیشبرد و شکوفایی فرهنگی و سیاسی در خاورمیانه ایفا کنند .

Comments

comments

پاسخی بگذارید