توافق امنیتی دو رژیم اشغالگر ایران و عراق علیه احزاب شرق کردستان: از سرکوب تا سقوط محور مقاومت

نویسنده: آشتیاکو پورکریم، رهبر جنبش استقلال طلبان کوردستان

در حالی که جمهوری اسلامی ایران با بحران‌های متعدد داخلی چون اعتراضات سراسری، فروپاشی مشروعیت، فروکشیدن چهره‌های ایدئولوژیک، و تحریم‌های فلج‌کننده بین‌المللی دست‌وپنجه نرم می‌کند، تلاش دارد با صدور بحران به خارج از مرزهای جعلی‌اش، توازن داخلی را حفظ کند. تازه‌ترین و خطرناک‌ترین ابزار این سیاست، توافق امنیتی با دولت عراق و اقلیم کوردستان است؛ توافقی که نه برای امنیت منطقه، بلکه برای تسویه‌حساب با ملت کورد و خاموش‌سازی اپوزیسیون شرق کوردستان تنظیم شده است.

در همین حال، پیکره‌ی نظام منطقه‌ای وابسته به ایران به‌طور بی‌سابقه‌ای در حال فروپاشی است. هلال شیعی، که سال‌ها از لبنان تا یمن و از سوریه تا عراق امتداد یافته بود، اکنون در هم شکسته شده است. نیابت‌های ایران یکی پس از دیگری نابود شده‌اند: حزب‌الله لبنان در انزوا و تحت حمله، حماس با از دست دادن رهبری و پایگاه، حوثی‌ها هدف حملات گسترده غرب، و حشد شعبی در داخل عراق تضعیف و در حال انحلال کامل است. رژیم بشار اسد نیز که پل ارتباطی اصلی میان ایران و حزب‌الله بود، فروپاشیده و سقوط کردە است.

در چنین شرایطی، توافق امنیتی علیه احزاب شرق کوردستان نه تنها یک عقب‌گرد آشکار در اخلاق و سیاست است، بلکه اقدامی اشتباه در لحظه‌ای حساس و تاریخی است که ممکن است عواقب فاجعه‌باری برای کوردها، اقلیم، و آینده منطقه داشته باشد.

بر اساس اسناد رسمی منتشرشده توسط مشاور امنیت ملی عراق، قاسم الاعرجی، توافقنامه میان ایران و عراق شامل موارد زیر است:

  • ممنوعیت کامل فعالیت سیاسی، نظامی و رسانه‌ای احزاب شرق کوردستان در اقلیم
  • بستن دفاتر این احزاب و اخراج یا استرداد اعضای آن‌ها به ایران
  • کنترل شدید مرزهای کوهستانی برای جلوگیری از تردد نیروهای اپوزیسیون
  • تقویت همکاری اطلاعاتی بین سپاه پاسداران، سرویس‌های امنیتی عراق و اقلیم

این مفاد به‌وضوح نقض کنوانسیون ژنو، حقوق پناهندگی، آزادی بیان، و حقوق بنیادین بشر است. اما ایران این توافق را ابزاری برای سرکوب جنبش آزادی‌خواهانه ملت کورد می‌بیند، نه تعمیق امنیت.

در بستر تحولات منطقه‌ای، این توافق در لحظه‌ای امضا شده که ایران و تمام پروکسی‌های منطقه‌ای‌اش در حال از بین رفتن هستند.

  • کشته‌شدن ابراهیم رئیسی، اسماعیل هنیه و حسن نصرالله نشانه‌هایی از آغاز یک جنگ تمام‌عیار علیه سیستم تروریسم نیابتی ایران است.
  • حزب‌الله، حماس، حوثی‌ها، حشد شعبی، همه به‌شکل هم‌زمان در حال حذف از معادله قدرت هستند.
  • سقوط رژیم بشار اسد، بزرگ‌ترین هم‌پیمان منطقه‌ای ایران، عملاً راه ارتباطی ایران با نیابت‌های خود را مسدود کرده است.
  • درون ایران، فروپاشی مشروعیت سیاسی، سرکوب خونین، بحران اقتصادی، و جنگ داخلی خاموش نشان‌دهنده پایان عمر جمهوری اسلامی است.

ایران اکنون در لبه‌ی پرتگاه سقوط ایستاده و توافق با چنین رژیمی تنها یک چیز است: پیوستن به کشتی در حال غرق‌شدن.

اما با این حال، جمهوری اسلامی با استفاده از فشار اقتصادی، ترس، انرژی و نفوذ شبه‌نظامی، این توافق را تحمیل کرد تا:

  • مخالفان سیاسی را از بین ببرد
  • مرزهای ساختگی در غرب جغرافیای موسوم بە ایران را کنترل کند
  • شکاف میان احزاب کورد را عمیق‌تر کند

از دیگر سو دولت عراق  برای تأمین امنیت داخلی، انرژی، و جلب رضایت تهران، به یک توافق بی‌پشتوانه و ناپایدار تن داد؛ اما این امتیازات، وابستگی بلندمدت بغداد به تهران را تشدید خواهد کرد.

در این میان حکومت اقلیم کردستان” اتحادیه میهنی کوردستان”  شاید امتیازاتی چون افزایش نفوذ در بغداد یا دریافت کمک‌های ایران را دنبال کند، اما این معامله:

  • مشروعیت اقلیم را نزد ملت کورد از بین می‌برد
  • استقلال سیاسی اقلیم را نابود می‌کند
  • همبستگی ملی کوردها را تهدید می‌کند

اما این توافق چە پیامدهای در بر خواهد داشت؟

این توافق، خطر شکاف عمیق میان ملت کورد و حکومت اقلیم را به‌دنبال دارد. تبدیل اقلیم به بازوی سرکوب ایران، اقلیم را به محل بی‌اعتمادی، سردی اجتماعی، و اعتراض مدنی بدل خواهد کرد.

بازداشت یا استرداد فعالان سیاسی کورد به ایران، نقض آشکار قوانین بین‌المللی و پناهندگی است. این اقدام می‌تواند پایه‌ای برای پیگردهای بین‌المللی علیه عاملان این توافق در آینده باشد.

در شرایطی که ایران در حال فروپاشی است، و محور مقاومت یکی پس از دیگری از میان برداشته می‌شود، ملت کورد باید خود را برای یک جهش تاریخی آماده کند.

  • سقوط جمهوری اسلامی، مسیر آزادی روژهلات کوردستان را هموار می‌کند
  • فروپاشی نظم منطقه‌ای می‌تواند شرایط برای تشکیل کشور مستقل کوردستان را فراهم کند
  • تجربه فدرالیسم در باشور و خودمدیریتی در روژاوا، گام‌های آماده‌سازی یک ساختار ملی هستند

اگر حکومت اقلیم کردستان نمی‌خواهد به ابزار سرکوب ملت کورد بدل شود، باید فوراً:

  • اجرای توافق امنیتی با ایران را متوقف کند
  • نقش بی‌طرف و متعادل منطقه‌ای ایفا کند
  • از اصول پناهندگی، آزادی، و حقوق ملت‌ها دفاع کند
  • با احزاب شرق کوردستان وارد گفت‌وگوی ملی برای اتحاد در لحظه تاریخی شوند

تاریخ نشان داده هیچ معامله‌ای با حکومت‌های در حال سقوط پایدار نیست. نه رژیم صدام و اسد باقی ماند، و نه جمهوری اسلامی و ترکیە قادر به نجات خود خواهند بود. اما ملت‌ها می‌مانند. مقاومت می‌ماند. و کوردستان، اگر متحد بماند، این‌بار از این لحظه تاریخی عبور خواهد کرد.

این توافق، نه امنیت می‌آورد، نه صلح، نه توسعه.
فقط ترس را گسترش می‌دهد، سکوت را تحمیل می‌کند، و همبستگی را تکه‌تکه می‌کند.
اما صدای ما، صدای یک ملت است که هرگز تسلیم نمی‌شود.

Comments

comments

پاسخی بگذارید