خاورمیانه آبستن وقایعی نوین است و جرقه تغییرات اساسی جغرافیایی قرن بیست و یک خاورمیانه از  ایران زده خواهد شد، تشکیل دولت و حکومتهای  مستقل کوردستان،  الاحواز ، آذربایجان جنوبی، بلوچستان، ترکمنستان جنوبی، کاسپین و … کە به آغازی برای تغییرات اساسی در نقشه خاورمیانه بدل خواهند شد.

ملتهای غیر فارس کە خاک و سرزمینشان توسط ایران اشغال شدە است  ، حدود صدها سال است که برای تحقق حقوق و آزادیهای ملیشان ، مبارزه می کنند و در این راه بسی هزینه و قربانی داده اند

نزدیک بە یک قرن است کە سرزمینهای ما ملل غیر فارس توسط ملتی زیادەخواه و اشغالگر بنام فارس و فارسستان و تحت عنوان ایران و ایرانی اشغال شدە و جدای از غارت و چپاول ثروت و منابع و معادن این ملل . سرکوب و خفقان و زندان و اعدام را نیز برایمان بە ارمغان آوردەاند.

اگر بعد از جنگ جهانی اول و در دهم ژانویە ١٩٢٠ و کنفرانس صلح پاریس ، یکی از اهداف اعلام و تاسیس سازمان  ملل توسط ٤٢ کشور کە اکثرا تازە تاسیس بودند، پایان دادن بود بە اشغال سرزمینهای ملل تا از تکرار جنگ جلوگیری شود،  بعدها باز هم دلیل وقوع جنگ جهانی دوم همین موضوع اشغالگری و استعمارگری بود و نتیجە پایان جنگ این بود کە  بار دیگر چندین کشور از زیر سلطە اشغالگری رهایی یافتە و تحت عنوان دولتهای تازە تاسیس بە عضویت سازمان ملل درآمدند.

یکی از این کشورهای تازە تاسیس کە بە عضویت سازمان ملل درآمد ، ایران بود کە تنها نمایندگی ملت فارس را داشت و در واقع بر روی خاک و خون ملل کورد، بلوچ، عرب الاحوازی، کاسپین ، تورک آذربایجانی و … بنیان نهادە شدە بود.

سوال اینجاست کە ایا جنگ جهانی سومی لازم است تا بە اشغال خاک و سرزمین ما ملل غیر فارس نیز پایان دادە شود ؟

دولتی کە از اشغال سرزمینهای ملل غیرفارس بوجود آمدە بود، برای ادارە و کنترل  این ملل راه  سرکوب و کشت و کشتار را برگزید.

کلیە فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مدنی ملتهای تحت اشغال بشدت سرکوب شدند، تدریس و تحصیل بە زبانهای مادری ملل غیرفارس ممنوع شد، هزاران نفر دستگیر و اعدام شدند، تغییر نام شهر و روستاها و کوچاندن اجباری این ملل، سیاست اسیملاسیون و همچنین تغیر دموگرافی مناطق ملل غیر فارس و تلاش برای سلب هویت ملی ملل غیر فارس و تعریف آنها در قالب ایران و ایرانی در سطوح  منطقەای و بین المللی ، بخشی از سیاستهای انکار و سلب هویت ملتهای تحت اشغال ایران بود کە رضا خان میرپنج در انقلاب سفیدش کلید آنرا زد و هم اکنون نیز جمهوری اسلامی همان سیاست را البتە با سیاق دیگری دنبال میکند.

از سال ١٩٧٨ و بعد از سقوط رژیم پهلوی،  رژیم اسلامی ایران بعد از کشت و کشتار و قتل و عام ملل غیر فارس کە بعنوان نمونە میتوان بە اعلام جهاد علیه کوردستان وترکمنستان جنوبی و کشتار  و قتل و عام در بلوچستان و آذربایجان و همچنین کشتار عمومی ملت عرب الاحواز در چهارشنبه سیاه محمره ، بار دیگر  مناطق ملل غیرفارس را بە اشغال خود درآورد و همان سیاستهای شاه الهی  را بە شیوە ایت الهی اجرا نمودند.

رژیم کنونی ایران کە خود در بحران متولد شدە ، تداومش نیز با بحران سازی همراه بودە و با ایجاد جنگ و ناامنی در منطقە سعی بر این داشتە تا جنگ را بە خارج از مرزهای خود ببرد و بە شیوە نیابتی با آمریکا و مخالفان دیگرش در سوریە، عراق، یمن، لبنان و فلسطین و …در  نزاع و جنگ باشد.

خمینی رهبر ایران ، همیشە از جنگ بعنوان نعمتی الهی نامبردە است ، اما برای خمینی و همفکرانش جنگ تا آنزمان خوب است کە بە ملت فارس و بە مرکز آسیبی نرساند اما  وقتی جنگ بە مرکز و بە فارسستان برسد ، بە قول خودشان جام زهر را سر میکشند و یا از خودشان نرمش قهرمانانە نشان میدهند.

جنگ را تا هنگامی خوب و نیک و نعمت میدانند کە در خاک خودشان نباشد و بە نیابتی در سوریە، کوردستان، الاحواز و بلوچستان و آذربایجان ، و در سرزمینهایی کە اشغال کردەاند، این جنگ ادامە داشتە باشد.

ایران صادر کنندە ترور و بانی و باعث بی ثباتی و نا امنی در خاورمیانە و جهان ، با دخالت در کشورهای مختلف، خود را ژندارم منطقە میداند و بارها اعلام کردە است کە  این توانایی را دارد تا در سطح منطقەای و جهانی بحران آفرینی کند.

آتش جنگی کە در خاورمیانە برافروختە شدە است، برآمد سیاستهای ضد بشری رژیم ایران است و تا زمانی کە کشوری بنام ایران  و با محدودە جغرافیایی کنونی وجود داشتە باشد، خاورمیانە و جهان روی آرامش بە خود نخواهند دید.

دستیابی ڕژیم ایران بە سلاحهای اتمی و موشکهای بالستیکی در وحلە نخست تهدیدی جدی برای اسرائیل، عربستان سعودی و خاورمیانە و در نهایت برای دیگر کشورهای جهان خواهد بود.

رژیمی کە زیر لوای صدور انقلاب اسلامی و با فتوای مستقیم بنیانگذارش، ترور و تروریسم را صادر کردە و پشتیبان و موسس اکثریت گروههای تروریستی در جهان است، بمانند سر ماری میماند کە تا لە نشود ، ترور و تروریسم همچنان بە حیاتش ادامە خواهد داد.

امروزە کە در سراسر جهان استعمار و استعمارگری بە پایان رسیدە است، در خاورمیانە، کشوری جعلی و ساختگی بنام ایران، همچنان با اشغال خاک ملل کورد، بلوچ، تورک آذری، عرب الاحوازی، تورکمن، کاسپین و … بە حیات در حال خاتمە خود ادامە میدهد. و بە هر آنچە از تاریخ و جغرافیا و منابع و … این ملل دست یافتە، از غارت و چپاولش دریغ نکردە است و مدام در تلاش بودە کە سرزمین این ملل را بە ویرانە مبدل سازد.

ما بر خلاف سلطنت طلب، تمامیت خواه و همەی  انانی کە خود را اپوزیسیون سراسری ایران معرفی میکنند، درخواست داریم کە در جهت تضعیف،سرنگونی و نابودی نهایی کشور و  رژیم ایران، دخالتی بشر دوستانە کە همانا حملە نظامی امریکا، اسرائیل و متحدانشان بە این رژیم  است را در صدر برنامەهایشان بگذارند و گزینە نظامی بجای آنکە بە زیر میز برود ، بر روی میز بماند و در اسرع وقت و قبل از آنکە دیرتر شود بمورد اجرا  گذاشتە و عملی شود.

بدون شک جنگ با ایران هزینە میطلبد، اما هزینە جنگ با ایران در مقابل دستاوردش بسیار ناچیز است، و این واضح و روشن است کە باید برای آزادی هزینە داد.

تا زمانی کە بنام حفظ تمامیت ارضی ایران، حق و حقوق ملل غیر فارس پایمال شود و در ایجاد  و تشکیل کشورهای کوردستان، بلوچستان، الاحواز، آذربایجان جنوبی، ترکمنستان جنوبی، فارسستان، کاسپین و … با این ملل همراهی نشود، خاورمیانە روی صلح و آرامش را بخود نخواهد دید.

 راه رهایی از چنگال رژیم ارتجاعی و ضد بشری ایران، همکاری و ائتلاف ملل غیر فارس با یکدیگر و همصف شدن با آمریکا، اسرائیل ، سعودی و دیگر همپیمانان در جنگ با ایران است، منسجم شدن نیروهای استقلال طلب، کە خاک و سرزمینشان از سوی ایران اشغال شدە است و همزمان حملات نظامی امریکا و متحدانش میتواند گزینەای اگرچە با هزینە،اما نتیجە بخش خواهد بود.

رژیم ایران کە بجز زبان گلولە و جنگ و آتش ، چیزی را نمیفهمد باید با همان زبان با او رفتار کرد و زبان مسالمت آمیز در مقابل زبان قهر آمیز تنها اتلاف وقت و زمان است.

اما علت اصلی عدم تن دادن فارسستان کە نمایندگی ایران را عهدەدار است به حقوق طبیعی و ملی و اساسی ملتهای غیرفارس را شاید بتوان در مسئله ژئوپلتیک ایران پیدا نمود. منطقه ای عاری از آب، منابع طبیعی و زیرزمینی کافی، فارغ از بایستگی های لازم برای زندگی آنها که این موارد را در کوردستان و الاحواز و آذربایجان و بلوچستان جسته و غصب نموده اند. کوه طلای بلوچستان، منابع آبی و بندرگاهها و نفت الاحوز، منابع زیرزمینی سرشار از آلومینیوم و طلا و نقره و نفت و گاز در کوردستان، از ملزومات پایداری و بقای فارسستان یا همان ایران است. از اینرو هر نوع حق خواهی ای را با شدیدترین، متوحشترین و نامتمدنترین شیوه سرکوب کرده اند

ما کوردها و شما دیگر ملل غیرفارس حاضر در این نشست، تمامی روشهای مدرن و موجود را هم با این رژیم و هم با رژیم شاهنشاهی و هم قبل از آن با قاجارها و غیره، آزموده ایم، نتیجه این است که راهی برای مدارا با این  تفکر فاشیستی در دست نیست. در نتیجه تنها راه ما ملل غیرفارس، اندیشیدن به استقلال و فعالیت جدی در راه آن است.

ما اعلام میکنیم کە :

ایران تنها نمایندگی ملت فارس را داراست کە سرزمینهای ما ملل غیر فارس را بە اشغال خود دراوردە  و ما ضمن محکوم کردن این اشغالگری  تاکید میکنیم کە کلیە ارگان، ادارات و نهادهای این رژیم،در سرزمینهایمان هیچگونە مشروعیتی ندارند .

ما ملل غیر فارس یک درد و یک دشمن مشترک داریم و در راستای مبارزە با این دشمن مشترک اتحاد و انسجام ما لازم و  ضروریست و تنها راه رهایی ما از اشغالگری کنار گذاشتن اختلافاتی جزئیست کە در آیندە و بعد از پایان دادن بە اشغالگر ایرانی بر روی میز مذاکرە و گفتگو قابل حل میباشند، لذا شرایط کنونی میطلبد کە  همەی ملل غیرفارس در کنار یکدیگر و در صفوفی واحد و مسنجم جهت پایان دادن بە اشغالگران ایرانی  متحدانە قرار بگیریم.

 

Comments

comments

پاسخی بگذارید